ادامه جنگ سرد با ابزار و شيوه‌هايي ديگر؟
ارسالي صميمي ارسالي صميمي

در حاشيه تحولات اخير اوکرايين


آنچه که این روزها در اوکرایین جریان دارد به تعبیری شکل جدیدی از جنگ سرد است منتهی با اشکال و شیوه های دیگر. هم به لحاظ داخلی و هم به لحاظ بین المللی شرق و غرب را شکاف و چالش هایی از هم جدا می کنند. در خود اوکرایین غرب و شرق تاریخا مناطق متفاوتی هستند با فرهنگ و زبان و پیوندهای خارجی متفاوت. شرق کشور از دیرباز زیر نفوذ روسیه و زبان و فرهنگ روسی بوده و ساختارها و فرهنگ مرکز و غرب اروپا کمتر رواج و رونقی در آن داشته است. غرب کشور اما دوره ای از تعلق به پولند و امپراطوری هابس بورگ را تجربه کرده است. آنچه که در سده ها و دهه های اخیر اما حیات سیاسی اوکرایین را رقم زده است بیشتر از شرق این کشور نشات گرفته و ساکنان این منطقه با رهبران قومی ، سیاستمداران و سرمایه ها و شرکت های خود بوده اند که سهم شیر را در قدرت سیاسی در کیف از آن خود داشته اند. برای روسیه نیز اهمیتی کاملا حیاتی داشته که این ساختار و مناسبات قدرت دست نخورده باقی بماند و منافع حیاتی این کشور در حوزه غربی اش دستخوش تلاطم نشود
. مثلی هست که روسیه بدون اوکرایین و روسیه سفید به ماشین بدون بنزین می ماند و این دوکشور نیز بدون روسیه به ماشینی بدون راننده شبیه اند. شاید در این مثل رگه هایی از اغراق دیده شود، اما کتمان نمی توان کرد که بدون اوکرایین و روسیه سفید روسیه دیگر نه تجسم یک قدرت بین المللی بلکه حداکثر مختصات یک قدرت منطقه ای را خواهد داشت. از همین رو از دست دادن نفوذ سیاسی در کیف برای روسیه اصلا قابل مقایسه با کاهش یا وانهادن ناخواسته چنین نفوذی در گرجستان و ازبکستان و ... نیست. مسکو واقف است که سوق یافتن اوکرایین به سوی اروپا و امریکا نه تنها برنامه آن برای ایجاد یک اتحادیه مهم اقتصادی و حیاتی با دو کشور دیگر مهم اتحاد شوروی سابق یعنی قزاقستان و روسیه سفید را به بایگانی خواهد سپرد و نفوذ مسکو و میدان مانور شرکت های روسی را در حوزه های سابقا وابسته به روسیه محدود خواهد کرد، بلکه ناتو و اتحادیه اروپا پس از نفوذ در حوزه بالتیک ، در بخش های بزرگتری از دروازه های غربی روسیه حضور خواهند یافت و دامنه تاثیرات و تعاملات امنیتی ،اقتصادی و ژئوپلتیک مسکو را بیش از پپش محدود خواهند کرد. برای روسیه اوکرایین و سواحل به دور از یخ و یخبندانش در کناره دریای سیاه صرفنظر از اهمیت نظامی وامنیتی، گذرگاه امن و بی دردسر انتفال انرژی به اروپا نیز هستند
.
در کنار عوامل یادشده اگر در نظر درآوریم که فکر احیای "عظمت" و قدرت قبلی روسیه به ویژه در 3 ،4 سال اخیر دوباره در میان الیت سیاسی این کشوررونق ورواجی یافته است و رفتار و کنش مسکو چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین المللی نیز از این گرایش متاثر بوده است، و نیز اگر به اولویت های اخیر کرملین دقت کنیم که ثبات سیاسی و اجتماعی و نیز نوسازی اقتصادی و احیا و تحکیم پیوندهای سیاسی و اقتصادی با حوزه های قبلا وابسته به آن فراتر از مسائلی مانند دموکراتیزاسیون و نوسازی ساختارهای سیاسی و مدنی قرار گرفته اند آنگاه می توان به رمز و راز برخورد فعال و گاه سراسیمه مسکو به تحولات اوکرایین بیشتر پی برد. .دو بار حضور ولادیمیر پوتین در ظرف کمتر از یک ماه در کیف برای حمایت از یانکوویچ ، نامزد مطلوب کرملین، خود به تنهایی کافی است که به اهمیت باقی ماندن اوکرایین در حوزه نفوذ سیاسی و اقتصادی روسیه بهتر پی برده شود. این که مسکو یکی از مردان قدرتمند صحنه سیاسی خود و ازمدیران شرکت معظم " گازپروم" ،یعنی ویکتور چرنومردین ، نخست وزیر پیشین را به سفارت در اوکرایین گماشته و در کارزار انتخاباتی یانکوویچ نیز دست و دل بازی مشهودی به خرج داده نیز به خوبی حساسیت روسیه به منافعش در اوکرایین را بازتاب می دهد. طرفه این که دخالت آشکار و فعال مسکو در تحولات اخیر اوکرایین قسما برای محافل اجتماعی و سیاسی هوادار روسیه در این کشور نیز چندان مایه خشنودی و دلگرمی نبوده و نداها و صداهایی حاکی از اعتراض را برانگیخته است.شاید اشاره به این نکته نیز خالی پربیجا نباشد که اگر رهبری اوکرایین به دست نیروهای غرب گرا بیافتد هم، این کشور با توجه به پیوندهای اقتصادی و فرهنگی اش با روسیه و به ویژه به دلیل وابستگی انرژیایی اش به همسایه بزرگ شرقی اش امکان مانور چندانی در برابر آن نخواهد داشت و کمتر می توان انتظار داشت که بسان پولند با اتکا به پشتیبانی غرب درتعریف منافع و مصالح خود قدرت ریسک و چالش در برابر مسکو را پیدا کند
. در غرب اوکرایین که نفوذ سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی روسیه کمتر از شرق آن است و تاریخا خود را بیشتر جز اروپا به حساب آورده نامزدی حائز بیشترین آراء شده که به رغم وابستگی قبلی اش به قدرت سیاسی اینک در مقام اپوزیسیون برآمد کرده و حمایت غرب را هم با خود دارد. آقای یوشچنکو که با قول دموکراتیزه کردن کشور و پایان دادن به ارتشاء و فساد و خویشاوند سالاری به میدان آمده، به آراء شهرنشینان و بخش های میانی و مرفه قسمت های شرقی اوکرایین و نیز به سرمایه هایی که بیشتر با شرکت های اروپایی و امریکایی درآمیخته اند متکی است. اروپا و امریکا در حمایت از یوشچنکو گرچه همداستانند، اما شیوه و شدت آنها در این حمایت متفاوت است.برای اتحادیه اروپا که اینک تا پشت دروازه های اوکرایین گسترش پیدا کرده گرچه جاپا قرص کردن درسیاست این کشوربه عنوان یک نامزد بالقوه ، محدود و مهار نگهداشتن حوزه نفوذ روسیه و واپس راندن این کشور از یکی از نقاط حساس ژئو پلیتک اروپا و نیز دور نگهداشتن آن از یکی از گذرگاه های مهم انتقال انرژی هدف های عمده به شمار می روند اما حساسیت رابطه با کرملین سبب می شود که این اتحادیه در شدت واکنش خود نسبت به تحولات اوکرایین بیش از امریکا جانب احتیاط را حفظ کند.اتحادیه اروپا به روسیه به عنوان یک متحد استراتژیک در تامین انرژی خود و نیز جزیی از حوزه امنیتی و اقتصادی خود نگاه می کند
. سکوت نسبی کشورهای این اتحادیه در قبال پسرفت دموکراسی در روسیه و یا مسائل چچن خود نمونه گویایی از این واقعیت است که اروپا نسبت به منافعش در رابطه با همسایه بزرگ شرقی اش بیشتر از آن حساس است که با موضع گیری های تند ، رابطه با مسکو را به تلاطم اندازد. با این همه ، اهمیت اوکراین آنقدرها هست که اروپا از طریق ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا ، حتا پیش از آنکه نتایج انتخابات رسما اعلام شود به همان تعجیل و شتاب پوتین بیفتد و در جهتی معکوس ، یعنی در حمایت از نامزد اپوزیسیون نتایج انتخابات را زیر سوال قرار دهد. حتا پیش از شروع انتخابات اوکرایین ، مقامات مسئول اروپا که از نتایج رفراندوم بحث برانگیز اخیر روسیه سفید (که تداوم رهبری روسیه گرای این جمهوری را تضمین کرد) و از تلاش برای غیر مشروع نشان دادن این همه پرسی سرخورده شده بودند آشکارا اعلام کردند که این بار هر آنچه را که در توان دارند انجام خواهند داد تا حداقل اوکرایین به " جبهه ما" بپیوندد. مثلا کمیسار روابط خارجی اتحادیه اروپا چند روزی قبل از شروع دور دوم انتخابات کلماتی بر زبان آورده که بیشتر یادآور دوران جنگ سرد است و کماکان روسیه را به رغم پیوندهایی که میان دو طرف برقرار شده در جبهه دشمنان اروپا تصور می کند. او می گوید:" من همه تلاش خودم را به کار خواهم گرفت که حداقل اوکرایین در جبهه ما باقی بماند"
.
رهبری روسیه و محافل سیاسی این کشور که کارکرد و عملکرد مقامات اتحادیه اروپا و ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا را یک جانبه و متناقض می دانند معتقدند که اگر نتایج انتخابات به نفع یوشنچکو تمام می شد هر گونه تقلب بارزی هم از نظر این ناظرا ن قابل چشم پوشی بود.گرچه انتخابات یکی دو سال اخیر در روسیه با همه عیب و نقص هایش مشمول واکنش نرم ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا شده و حتا رهبران اروپا به دلایلی معلوم از این که پوتین را یک دموکرات معتقد بنامند ابایی ندارند اما رهبر روسیه یک روز پس از تبریک شتاب آلوده به یانکوویچ ، با عقب نشینی از این موضع ،در انتقاد از اتحادیه اروپا و سازمان امنیت و همکاری اروپا سخنان بی سابقه ای را بر زبان آورد:" ما همه می دانیم که که انتخابات در افغانستان تا چه حد پیچیده و بحث برانگیز بود و یا در کوسوو که صدها هزارتن صرب رانده شده از خانه و کاشانه خود امکان شرکت در انتخابات را پیدا نکردند.و ما همه از موضع نرم و تایید آمیز سازمان امنیت و همکاری اروپا نسبت به این انتخابات باخبریم. من می دانم که این سازمان با انتخابات آتی عراق هم رفتاری مشابه خواهد کرد... تصمیم قطعی در مورد این که چه کسی برنده انتخابات اوکرایین شده با کمیسیون انتخابات است. قبل از اخذ این تصمیم نه می توان نتیجه انتخابات را به رسمیت شناخت و نه آن را رد کرد." اما به نظر می رسد که اعلام پیروزی یانکوویچ از زبان کمیسیون انتخابات هم ، ورق را هنوز به نفع نامزد مناطق شرقی اوکرایین و همسایه شرقی این کشور یعنی روسیه برنگردانده است. صرفنظر از امتناع اپوزیسیون از قبول این نتیجه ، و صرف نظر از شک و تردیدهای اتحادیه اروپا نسبت به باخت نامزد مطلوب خود، ایالات متحده هم نقش عمده ای در حمایت از نامزد اپوزیسیون و زیر سوال رفتن نتایج اعلام شده از طرف دولت اوکرایین داشته است
.
برای ایالات متحده نفوذ بیشتر در ساخت سیاسی اوکرایین، هم محدود کننده دامنه نفوذ و شعاع قدرت روسیه در منطقه ای حیاتی برای آن است ، هم امکان گسترش ناتو را در گوشه مهم دیگری از مرزهای روسیه هموار می کند و هم با توجه به اشراف اوکرایین به دریای سیاه اهمیتی ژئوپلتیک برای واشنگتن دارد. این حضور بیشتر و سنگین تر، اهرم مهارکننده واشنگتن در برابر اتحادیه اروپا و هم تداومبخش و تحکیم کننده نفوذ آن در این قاره درحال اتحاد و برآمدن است. همین که کاخ سفید، از چند روز پیش از انتخابات، ریچارد لوگار، عضو ارشد مجلس سنا و رییس کمیسیون خارجی این مجلس را به کیف فرستاده و وی با هشدارها و مواضع روزانه خود پیروزی نامزد اپوزیسیون را امری مسلم و واقعیت نیافتن آن را نتیجه تقلب در انتخابات جلوه داده است خود حاکی از تمایل شدید واشنگتن به قدرت رسیدن نامزد اپوزیسیون است. هستند محافلی نه تنها در روسیه که " انقلاب نارنجی" کنونی در اوکرایین را کاپی تحولات سال گذشته در گرجستان می دانند. به گمان آنها ساختارو رفتار سازمان جوانان موسوم به "پورا" که هسته اصلی اعتراضات و تحرکات اخیر به سود نامزد مخالفان در اوکرایین را تشکیل می دهد شباهت های غیرقابل انکاری به سازمان جوانان گرجی ("کمارا") دارد.البته نشریات غربی و از جمله اشپیگل و خبرگزاری آسوشیتدپرس هم گزارش داده اند که فعالان پورا و کمارا عمدتا توسط نظریه پردازان جنبش صربی "اوتپور" تعلیم یافته اند که در تحولات شبه قانونی در صربستان نقش عمده را داشتند. به نظر محافل یادشده دست کم بخشی از تحرکات کنونی اپوزیسیون در اوکرایین با زمینه سازی های قبلی و پشتیبانی مالی قوی تدارک دیده شده است. افراشتن فوری صدها چادر در مرکز کیف برای به سرآوردن شب ، تهیه فوری نیروگاه های برقی متحرک و آشپزخانه های بزرگ سیار که تظاهرکنندگان را تا اطلاع ثانوی تغذیه کند و استفاده سازمان یافته از طياره و ترن و سرويس برای انتقال تظاهرکنندگان از غرب اوکرایین به قلب شهر کیف همه و همه به نظر محافل بدبین در روسیه و خارج از آن این سوال را پیش می آورد که هزینه این اقدامات و تدارکات از کجا تامین می شود؟ پاسخ به این سوال هم از نظر طراحان آن روشن است: محافل مالی و سیاسی قدرتمند اروپا و به ویژه امریکا
.
راست این است اوکرایین در لحظه کنونی به آوردگاه تتمه جنگ سرد، منتهی با ابزار و شیوه هایی متفاوت بدل شده است. به جای کودتا و تجاوز نظامی اینک این انتخابات و رای مردم است که از هر دو سو برای تحکیم یا گسترش نفوذ در کشور مورد مناقشه به بازی گرفته شده است و هر دو طرف هم مدعی پشتیبانی معیارها و مقررات دموکراتیک و رعایت حق انتخاب آزادنه مردم کشور موضوع مناقشه اند. تا آنجا که به خود اوکرایین برمی گردد هر دو طرف تا کنون این درایت را از خود نشان داده اند که اوضاع را به سوی از کنترل خارج شدن سوق ندهند. این که نامزد اپوزیسیون به رغم موضع گیری های تند اولیه اینک رجوع به دیوان عالی کشور را برگزیده نشانه ای از درک حساسیت کشور و کوبیدن راه های کم خطرتر و کم آسیب تر است. توافق ولادیمیر پوتین با رهبران اتحادیه اروپا بر سر این مسئله که بحران اوکرایین راه حلی سیاسی باید پیدا کند و حاکم شدن جو خشونت و درگیری بدترین گزینه در این ماجراست نیز، از اشراف بین المللی به حاد بودن اوضاع در این دومین کشور بزرگ اروپا حکایت دارد. در صحنه داخلی اوکرایین هر دو طرف ماجرا با توجه به پشتوانه رای خود می دانند که پیروزی بدون سازش و اجماعشان در شرایط تنش آلود کنونی جز انشقاق و تفرقه ملی احتمالا ثمره دیگری نخواهد داشت و اداره کشور در چنین شرایطی کار آسانی نخواهد بود. به دیگر سخن اگر قرار است منافع و گرایش متفاوت دو اردویی که امروز در اوکرایین با اندکی تفاوت آراء در برابر هم صف کشیده اند در ساخت سیاسی قدرت ملحوظ شود ظاهرا از برخی از تغییرات ساختاری و اصلاحات در قانون اساسی گریزی نیست. بدین سان حل قطعی بحران کنونی شاید با توافق اولیه منوط به تغییراتی حقوقی و ساختاری شود که فضا و محدوده را برای مانور و تحرک هر دو نیرو در صحنه سیاسی اوکرایین هموار سازد.
November 26th, 2004


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی